دلم تنگ می شود گاهی!!!! کمی برگرد بی انصاف .....

حکم اعدام بود ...
اعدامی لحظه ای مکث کرد و بوسه ای بر طناب دار زد ...
دادستان گفت :
صبر کنید آقای زندانی این چه کاریست !؟؟
زندانی خنده ای کرد و گفت :
سلامتی طناب که نمیزاره زمین بیفتم ...
ولی آدمها بدجور زمینم زدن ...
نظرات شما عزیزان:
sana 
ساعت20:06---31 خرداد 1393
خیلی قشنگ و تکون دهنده بود تحت تاثیر قرارگرفتم
|